دس دسی صداش می یاد
معجزه بزرگ شایان کوچولوی من امروز دس دسی بود . دس دسی رو خیلی زود زود یاد گرفت. امروز شایان کوچولوی من یک کار دیگه هم کرد ، شست پای بابایی رو گرفت و بعد آروم اروم ایستاد و دستهاشو ول کرد و درست وقتی که داشت از پشت می خورد زمین گرفتمش . الهی قربون بره مامان که هولی . اخه از کدوم کارت بگم .از اینکه کشوی میز توالت رو گرفتی و پاتو می اندازی روی دستگیره پایینی که بری بالا . قربونت برم اونجا چیزی که به دردت بخوره نیست. امروز حسابی اتاق کوچولی پسرمو با خاله مهنازی مرتب کردیم. آخه فردا قراره یک مهمون برامون بیاد که سه روز از شایانی بزرگتره. دخمل خوشمل خاله فرشته و البته آترین یک خواهر و برادر بزرگتر هم داره.خوش بحالشششششششششششششش. خدارو شکر...
نویسنده :
مامانی
21:16